راز دفن کردن ۲۰۰ هزار تومان اسکناس فاش شد


به گزارش همشهری آنلاین، گاهی درگیری‌های ساده به جاهای باریک کشیده شده و از کنترل طرفین درگیری خارج می‌شود.

قتل به‌خاطر استفاده از گاری‌دستی
راز دفن کردن ۲۰۰ هزار تومان اسکناس فاش شد
گاهی درگیری‌های ساده به جاهای باریک کشیده شده و از کنترل طرفین درگیری خارج می‌شود. درست مثل درگیری دوکارگر بر سر یک گاری‌دستی که به قتل یکی از آنها به‌دست دیگری منجر شد. این عنوان گزارشی است که همشهری ۳۰ سال قبل در چنین روزهایی در صفحه حوادث خود منتشر کرد. در این گزارش آمده: حادثه در جاده قدیم کرج روی داد و مأموران پاسگاه انتظامی آزادی قاتل را دستگیر کردند و با پرونده به دادسرا فرستادند. به مأموران انتظامی پاسگاه گزارش داده شد که یک کارگر ۱۷ ساله افغانی با ضربات چاقو به قتل رسیده و قاتل متواری شده است. مأموران در محل حادثه که یک کارگاه بلوک‌زنی در جاده کرج زیر پل کن است حضور یافتند و با جسد خونین کارگر افغانی به نام عوض جعفری روبه‌رو شدند. مراتب به بازپرس ویژه قتل در دادسرا گزارش شد. مأموران پاسگاه انتظامی جسد را به پزشکی قانونی فرستادند و تحقیقات مفصلی را پیرامون حادثه آغاز کردند. ضمن بازجویی‌ها مشخص شد که کارگر ۱۹ ساله‌ای به نام مسلم پرئینی بر سر حق استفاده از گاری دستی با کارگر دیگری در گیر شده و بر اثر عصبانیت قلب او را با ضربات چاقو شکافته و فرار کرده است. مأموران مسلم را در خانه یکی از دوستانش دستگیر کردند و او در نخستین لحظات دستگیری به قتل اعتراف کرد. پرونده این حادثه به دادسرا فرستاده شد و مسلم با قرار قانونی به زندان رفت.

درخواست اعدام برای مرد رمال
راز دفن کردن ۲۰۰ هزار تومان اسکناس فاش شد

شیادی و رمالی از گذشته‌های بسیار دور وسیله‌ای برای فریب مردم بوده و همچنان هم بعضی‌ها فریب چنین افرادی را می‌خورند. ۳۰ سال قبل در چنین روزهایی مأموران پلیس تهران مرد رمالی را به اتهام کلاهبرداری و آزار زنان دستگیر کردند و همشهری در گزارشی به این پرونده پرداخت. در این گزارش آمده است: برای رمالی که متهم است زنان را فریب می‌داده و مرتکب زنا شده است از سوی دادیار شعبه دوم دادسرای تهران تقاضای مجازات اعدام شد. خبر دستگیری و شیادی این رمال قبلاً در همشهری چاپ شده بود. متهم که حسن خوش‌نیا منفرد نام دارد و معروف به دکتر هندی است توسط  مأموران انتظامی منطقه جنوب در امامزاده حسن تهران دستگیر شد و در اختیار مقامات قضایی قرار گرفت. ۱۲ زن از این رمال به جرم کلاهبرداری، اخاذی و رمالی شکایت کرده بودند. ۲ تن از این زنان نیز مدعی بودند که وی آنها را فریب داده است. رمال معروف به دکتر هندی در خانه‌اش بساط   شیادی پهن کرده بود و طعمه‌هایش را به تاریکخانه احضار ارواح می‌برد و مدعی بود روح همه افراد را به آنجا احضار می‌کند. دکتر هندی از هر زنی که به او مراجعه می‌کرد، به‌عنوان کارگشا ۲۰ هزار تومان پول می‌گرفت و مراجعین را سر می‌دواند.
مأموران انتظامی جنوب تهران هنگام دستگیری این فرد اعلام کردند که وی تا زمان دستگیری از ۲۰۰ زن ساده‌لوح اخاذی و کلاهبرداری کرده است. رمال شیاد به مراجعین وقت مراجعه می‌داد و از همسرش که برخلاف خودش کورسوادی داشت به‌عنوان سکرتر استفاده می‌کرد. حین دستگیری نیز حسن دست از شیادی برنداشت و به مأموران هشدار داد که به نیروی سحر و جادو گرفتارشان خواهد کرد و خود در یک لحظه غیب خواهد شد. رمال در بازجویی اعتراف کرد که در شمال کشور دارای ویلای شخصی است و اتومبیل آخرین مدل دارد و از راه رمالی طی سالیان دراز ثروت هنگفتی به هم زده است.
پرونده این رمال در دادسرا با اعترافات صریح متهم پس از صدور کیفرخواست به دادگاه‌های کیفری ۲ تهران ارجاع شد و دادیار برای او به جز کلاهبرداری و زنای به عنف تقاضای اشد مجازات(اعدام) کرد. دادیار همچنین برای همسر حسن به جرم همدستی با شوهرش در ایجاد تسهیلات جهت ارتباط  با زنان تقاضای کیفر کرد.

ساعت کامپیوتری راز قتل را برملا کرد
راز دفن کردن ۲۰۰ هزار تومان اسکناس فاش شد

در دهه ۷۰ استفاده از ساعت‌های کامپیوتری روی بورس بود و طرفداران زیادی داشت. جالب است بدانید یکی از همین ساعت‌های کامپیوتری ۳۰ سال قبل راز یک جنایت را برملا کرد. در گزارشی که در این‌باره در صفحه حوادث همشهری منتشر شده، آمده است: یک ساعت مچی کامپیوتری راز جنایت حمام جاوید در خیابان استاد حسن بنا را بر ملا کرد و قاتل را به دام انداخت. متهم که به وسیله مأموران شعبه اول اداره آگاهی دستگیر شده بود با قرار بازپرس ویژه قتل روانه زندان شد. در یکی از روزهای فروردین امسال به مأموران انتظامی حوزه ۲۷ تهران گزارش رسید که جوان ۲۷ ساله‌ای را در حمام جاوید، با چاقو به قتل رسانده‌اند و اتومبیل او را به سرقت برده‌اند. مأموران در تحقیقات خود جوان مقتول را پرویز شناسایی کردند که ضربات چاقو قلب او را پاره کرده بود. پرونده این جنایت به شعبه اول اداره آگاهی ارجاع شد و کارآگاهان ورزیده این شعبه به بررسی انگیزه قتل و چگونگی جنایت پرداختند و با یافتن چند نخ سیگار پر شده از حشیش معلوم شد که قاتل یا مقتول قبلا سیگار حشیش مصرف کرده و سپس جنایت رخ داده است. همچنین آشکار شد که اتومبیل سواری و ساعت مچی مقتول نیز در این میان به سرقت رفته است. در این گیرودار زنی به اداره آگاهی تهران مراجعه کرد و اطلاع داد با وجود بی‌پولی و تهیدستی، شوهر او یک ساعت مچی گرانقیمت با خود به خانه آورده است. این زن افزود: او مرد بداخلاقی است و مرتب مرا کتک می‌زند.
ماموران با دریافت مشخصات از زن شاکی، بی‌درنگ به سراغ همسرش رفتند که امیر سهیل نام دارد و او را در ورامین دستگیر کردند و به اداره آگاهی بردند. امیر در بازجویی ادعا کرد که ساعت را با پول حلال خریده، اما کارآگاهان با شگردهای خاص خود او را ناگزیر به اعتراف کردند و او سرانجام پرده از راز جنایت بر داشت و گفت: این ساعت را از مردی دزدیدم. پس از آنکه با پرویز (مقتول) آشنا شدم با هم به حمام جاوید رفتیم و سیگار حشیشی کشیدیم و در یک فرصت با ضربه چاقو رشته حیاتش را بریدم و پس از سرقت اتومبیل و ساعت او، به ورامین رفتم. متهم دیروز به بازپرس ویژه قتل در دادسرای تهران تحویل و با قرار بازداشت موقت به زندان فرستاده شد.

قتل ۲ راننده به شیوه بیهوشی
راز دفن کردن ۲۰۰ هزار تومان اسکناس فاش شد

تعارف‌کردن نوشیدنی مسموم یکی از ترفندهای تبهکاران برای بیهوش‌کردن طعمه‌هایشان است. ۳۰ سال قبل نیز در چنین روزهایی مرد جنایتکاری با تعارف‌کردن چای به دو راننده آنها را بیهوش کرد و با انگیزه سرقت خودرو و پول‌هایشان آنها را به قتل رساند. همشهری در گزارشی به شرح این پرونده پرداخته و نوشته است: جوانی که با شیوه تازه و رذیلانه‌ای رانندگان مسافرکش را خواب می‌کرد و پس از به قتل رساندن آنها اتومبیل و نقدینگی آنها را به سرقت می‌برد به اتهام قتل ۲ راننده دستگیر شد و با قرار بازپرس به زندان رفت. این جوان در فلاسک محتوی آب خنک یا چای، قرص‌های خواب‌آور حل می‌کرد و محتوی فلاسک را به رانندگان می‌خوراند و پس از بیهوش‌شدن آنها دست به جنایت و سرقت می‌زد. مردادماه سال گذشته خانواده یک راننده اتومبیل مسافرکش بین‌شهری به مأموران انتظامی تبریز مراجعه کردند و گفتند جوانی به نام  محمدعلی که با اتومبیل خود بین تهران و تبریز مسافرکشی می‌کرد مفقود شده و از وی اثری نیست. مأموران انتظامی شهرستان تبریز مراتب را به اداره آگاهی تهران (شعبه جنایی) گزارش کردند و از آنها خواستار پیگیری قضیه شدند. در تحقیقات مقدماتی معلوم شد محمدعلی حین انتقال دو مسافر از تبریز به تهران ناپدید شده است.
به دستور سرگرد چاپاریان، رئیس شعبه جنایی اداره آگاهی تهران چند تن از زبده‌ترین کارآگاهان به سرپرستی ستوان یکم حسن‌زاده مأمور تعقیب ماجرا شدند و متوجه شدند که محمد علی در حوالی تاکستان دیده شده اما از آن پس ناپدید شده است. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه در یکی از روزها چوپانی به مأموران اطلاع داد که به جسد مردی در یکی از تاکستان‌های سرسبز تاکستان برخورده است. مأموران به محل حادثه رفتند و با جسد
محمد علی درحالی‌که از اتومبیل او خبری نبود، مواجه شدند. در کنار جسد، فلاسک خونینی قرار داشت که همین کشف، سرنخ تحقیقات بعدی کارآگاهان قرار گرفت و ستوان یکم حسن‌زاده و گروه تحت امر او به هویت ۲ مسافر که ۲ برادر بودند، پی بردند و یکی از ‌آن دو را که سهراب ممنون نام دارد و ۲۷ ساله است در پونک تهران به دام انداختند. سهراب اعتراف کرد برای سرقت اتومبیل‌ها همراه شهرام به شهرستان‌ها می‌رفتم و اتومبیل‌های مسافرکش را به‌طور دربستی کرایه می‌کردم و وقتی به‌راه می‌افتادیم، من به آنها یک لیوان آب خنک یا چای داغ تعارف می‌کردم و درحالی‌که در داخل فلاسک مقدار زیادی قرص خواب‌آور قوی حل کرده بودم رانندگان را پس از آشامیدن چای یا آب خنک خواب می‌کردم  و آنها را می‌کشتم و اتومبیل و پول نقدشان را به سرقت می‌بردم. اتومبیل راننده اولی را که بدین شیوه در تاکستان کشته بودم در کرمانشاه به ۶۵۰ هزار تومان فروختم و راننده دوم را نیز در اصفهان به «تور» انداختم و پس از کشتن او در بین راه با اتومبیلش که شورلت بود، فرار کردم.

 دفن ۲۰۰ هزار تومان اسکناس                                    
راز دفن کردن ۲۰۰ هزار تومان اسکناس فاش شد
یک جوان افغان که ۲۰۰ هزار تومان از خانه هموطنش دزدیده و پول‌ها را زیر خاک پنهان کرده بود دستگیر شد. او درحالی‌که محل دفن پول‌ها را گم کرده بود سرانجام بعد از آنکه ۱۰ محل را در بیابان‌های پونک حفر کرد از مأموران ۲۴ ساعت مهلت خواست تا حسابی فکر کند و در نهایت یک روز بعد موفق شد جای پول‌ها را به‌خاطر آورده و آنها را از خاک بیرون بکشد.

 عطسه ناگهانی دزد را به دام انداخت                                                  
راز دفن کردن ۲۰۰ هزار تومان اسکناس فاش شد
دزدی که برای سرقت وارد منزلی شده بود با عطسه ناگهانی به دام افتاد. این دزد وارد خانه‌ای در خیابان جمالزاده شد و جست‌وجو برای پیداکردن اشیای قیمتی و پول نقد را شروع کرد اما هنگام جست‌وجو دچار عطسه‌های پی در پی شد و همین صاحبخانه را از خواب بیدار کرد و با فریادهای «دزد، دزد» باعث دستگیری دزد بدشانس شد.