تهران مصور – همشهری آنلاین



همشهری آنلاین_ مسعود میر:سایه سنگین یک خانه قدیمی را نشان می‌کنم و در سایه سار مهربان اما رو به زوالش، تلفن دستی‌ام را چک می‌کنم. صبح بی‌ناشتایی با تماشای عکس ممتاز بنیاد عکس‌های مطبوعاتی جهان یا وُرلد پِرِس فتو سر می‌خورد به سمت ضعف و سردرد. ایناس ابو معمر، سی وشش ساله است و دختر پنج ساله برادرش –سالی- را در آغوش کشیده است. این شمایل عکسی است که عکاس خبرگزاری رویترز در جنوب نوار غزه ثبت کرده است. ضعف و سردرد و البته بغض اضافه شده به احوال من و مایی که عکس را می‌بینیم اما یکی دو نکته مدلل دیگر هم دارد. سالی کفن پیچ است و عمه ایناس از داغ عزیز، مچاله شده است بی‌خبر از اینکه محمد سالم هموطن فلسطینی‌اش مشغول ثبت این قاب هولناک آخرالزمانی است.

حالا خبر صبحگاهی می‌گوید: این عکس بهترین عکس مطبوعاتی سال شده است، عکاسی برای ثبت این لحظه مرگ آلود باید زندگی تازه و ستایش شده‌اش را آغاز کند و من اصلا رغبتی ندارم برای ملاقات کاری، کوچه تراپی و حتی شنیدن سمفونی صبحگاهی تهران…

***

یکی در ریلز اینستاگرامش از این موسیقی‌های جدید گذاشته که می‌توان چندباری شنیدشان اما هیچ‌وقت ماندگار نمی‌شوند. مطلع ترانه از این قرار است: بمون با من… نسل جوان‌تر از ما سلیقه‌شان هم با ما فرق می‌کندولی دلیلی هم ندارد که خیلی‌ ساز مخالفت با آنها را کوک کنیم. یک قلب برای این دستپخت مجازی می‌گذارم و رد می‌شوم. سرم هنوز توی تلفن دستی‌ام است که پست یکی دیگر از دوستانم که شعری از محمود درویش را منتشر کرده است، می بینم. شاعر فلسطینی گفته: فراموش می‌شوی / گویی که هرگز نبوده‌ای…

از آن بمون با من تا این فراموش می‌شوی گویی هرگز نبوده‌ای، فقط یک اسکرول فاصله بود. چشم هایم خواب را اشک آلود می‌شوند و هنوز درست و درمان بساط خواب را پهن نکرده‌ام که بهار می‌نشیند در احوالاتم. پیام کوتاه است و خواستنی: رفت پشت تصویر…

اشاره‌اش به عکس دونفره‌ای است که چند روز پیش وسط شلوغی‌های زندگی و روزمرگی به ناگاه ثبت کردیم و حالا آن خنده مثبوت را به صفحه گوشی‌اش مهمان کرده است.

***

جمله پایانی این گزارش هفتگی از تهران مصور همینقدر کوتاه که: کار دنیا همیشه بر عکس است…



منبع